به نام خداوند شعر و غزل که نامش نشیند به دل از ازل"
مرز بین ردیف و قافیه
با سلام و درود بر عزیزانی که با تلاش وافر خود سعی در پربار کردن گنجینه ی ادبیات دارند.
از مسائل بحث بر انگیزی که مدت ها است بین صاحب نظران مسائل ادبی،رایج است مشخص نمودن مرز بین ردیف و قافیه می باشد.اختلافاتی که صاحب نظران در این زمینه دارند از تعاریفی ناشی می شود که هر کدام برای ردیف و قافیه ارائه داده اند وبرای اثبات آن گاه به نظرات ناقص بعضی از پیشنیان استناد کرده اند. دراین نوشته نمی خواهیم به درستی یا نادرستی تعاریف ارائه شده بپردازیم چرا که همکاران و استادان محترم هریک بر آن وقوف کامل دارند ولی با توجه به درست ترین تعاریفی که از ردیف به عمل آمده است می خواهیم یکی از سنجیده ترین تعاریف را که حاصل پژوهشی است از دکتر احمد محسنی ، بیان کنیم تا شاید بتوانیم نکته های پنهان و بیان نشده ی این مبحث را کمی روشن تر و آشکارتر سازیم.
استاد ارجمند آقای دکتر احمد محسنی استاد دانشگاه فردوسی مشهد در کتاب" ردیف و موسیقی شعر" در تعریف ردیف می گویند: "واژه یا واژه هایی همگون که پیوسته یا گسسته در یک یا چند معنی پس از قافیه در پایان مصرع ها می آید. " البته تعریف ارائه شده یک تعریف کلی برای تمام قالب های شعری می باشد که استاد بعد از جدا کردن مبحث قالب های شعری به بیان چگونگی ردیف در هر یک از انها پرداخته است که آن را می توان در 4 مورد زیر خلاصه کرد.
1- یکی از ویژگی های ردیف استقلال آن از قافیه است که گاه به صورت تکواژ یا گروهی از واژگان به دنبال قافیه می آید. مانند:
بساط باغ را بی گل صفا نیست تو برگی،برگ را چندان بها نیست
قافیه ردیف قافیه ردیف
( پروین اعتصامی)
یا رب همه اسرار تو می دانی تو اندازه ی هرکارتو می دانی تو
قافیه ردیف قافیه ردیف
(مختار نامه)
2-گاهی حروف الحاقی به قافیه تشخیص ردیف و قافیه را مشکل می سازند در چنین مواقعی باید گفت که اگر حروف الحاقی به حرف روی در قافیه از وند ها باشد ( چه تصریفی و چه اشتقاقی) وبه تنهایی معنایی نداشته باشد ، جزیی از قافیه محسوب شده وردیف نیست ولی اگر این حروف الحاقی، خود به تنهایی معنا داشته باشند یا کوتاه شده ی افعال وگاهی ضمایر وغیره باشند ، در حکم ردیف خواهند بود. مانند : الف - ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم (عطار) داشت+ یم (شناسه) = قافیه می پنداشت + یم (شناسه)= قافیه ب- در هوس افزون و در عقل اندکیم سال ها داریم اما کودکیم (پروین اعتصامی) اندک(قافیه) + یم (هستیم=ردیف) کودک(قافیه) +یم (هستیم=ردیف) ج - هریکی از درد غیری غافلند جز کسانی که نبیه و کاملند (مثنوی) غافل (قافیه) + اند(هستند =ردیف) کامل(قافیه) +اند(هستند=ردیف) د- چو دیدم ، بلرزیدم از دیدنش عیان بود آن زخم بر گردنش دیدن (قافیه) + ̷ ﺵ(او =ردیف) گردن (قافیه) + ̷ﺵ(او=ردیف)
3- درقالب شعری مثنوی که ارتباط ابیات افقی بوده وهر مصرع با مصرع مقابل خود هم قافیه است، کلمه ای که بعد از قافیه تکرار می شود، در صورتی ردیف است که از لحاظ تلفظ ، نوشتار ومعنا یکسان باشد درغیر این صورت کلمات تکرار شده بعد از قافیه ی اول به جای ردیف ، قافیه دوم حساب می شوند یا به عبارت دیگر ذوقافیتین در مثنوی بیشتر از سایر قالب های شعری به چشم می خورد وامکان ظهور دارد. در مثال های زیر کلمات مشخص شده به دلیل تفاوت معنایی قافیه می باشند وابیات زیر ذوقافیتین هستند. ا
الف – همه بر، برش جامه چون آب بود نیازش به آسایش و خواب بود (شاهنامه)
ب- جوانی سر از رای مادر بتافت دل دردمندش به آذر بتافت ( سعدی)
ج- آتش است این بانگ نای و نیست باد هرکه این آتش ندارد نیست باد ( مثنوی معنوی)
د- همیشه تورا توش این راه نیست برو تا که تاریک و بی گاه نیست (پروین اعتصامی)
4- در سایر قالب های شعری که ارتباط قافیه ها وردیف ها ،هم چنین جایگاه قرار گرفتن آنها بیشتر به شکل عمودی است مانند غزل ، قصیده ،قطعه ...هم معنی نبودن کلمات تکرار شده بعد از قافیه اول، قافیه ی دوم را ایجاد نخواهد کرد و ذوقافیتین نخواهیم داشت . مانند ابیاتی چند از غزل 374 غزلیات سعدی که با وجود تفاوت معنایی همگی ردیف هستند.
از در درآمدی و من از خود به در شدم گفتی کزین جهان به جهان دگر شدم
گوشم به ره تاکه خبری می دهد زدوست صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدم
چو شبنم اوفتاد بدم پیش آ فتاب مهرم به جان رسید و به عیّوق بر شدم
دستم نداد قوت رفتن به پیش یار چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم
گویند روی سرخ تو سعدی که زرد کرد اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم
با در نظر داشتن توضیحات خانم شهامی ونظر آقای دکتر محسنی در بیت هشتم شعر « پیش از این ها »
بود امّا در میان ما نبود مهربان وساده وزیبا نبود
ردیف وجود ندارد و ( ما ، زیبا ) قافیه ی اول ونبود مصراع اول (فعل خاص ) ونبود مصراع دوم ( فعل اسنادی ) قافیه ی دوم وبیت مورد نظرذوقافیتین محسوب می شود . ودر بیت هجدهم همان شعر ( با وضویی دست ورویی تازه کرد با دل خود گفت وگویی تازه کرد)
( رویی و گویی) = قافیه( تازه کرد وتازه کرد )= ردیف محسوب می شوند .
خدایا جهان پادشاهی تو راست زما خدمت آید خدایی تو راست"
با سپاس بی پایان از همراهان گنجینه . فرحناز شهامی نور از آموزشگاه فرزانگان ناحیه 3 تبریز
با تشکر از توجه ودقت نظر سر کار خانم شهامی نور وآرزوی بهروزی برای تمامی همکاران کوشا ودلسوز ادبیات فارسی استان